سفارش تبلیغ
صبا ویژن






رندان تشنه لب

بیا وقتی برای عشق...

هورا میکشد احساس

به روی اجتماع بغض حسرت...

 گاز اشک آور بیندازیم!

بیا با خود بیندیشیم...

اگر یک روز تمام جاده های عشق را بستند!

اگر یکسال چندین فصل برف بی کسی بارید!

اگر یک روز نرگس در کنار چشمه غیبش زد!

اگر یک شب شقایق مرد...

تکلیف دل ما چیست!؟

و من احساس سرخی می کنم چندیست

ومن از چند شبنم پیش تر خوابم

نزول عشق را دیده می خواهد...!

چرا بعضی برای عشق دلهاشان نمی لرزد!؟

چرا بعضی نمی دانند که این دنیا به تار موی یک عاشق نمی ارزد!؟

چرا بعضی تمام فکرشان ذکر است...ودر آن ذکر هم یاد خدا خالیست!!!!!!؟؟؟

و گویی میوه اخلاصشان کال است!

چرا شغل شریف و رایج این عصرهاجالیست؟

چرا در اقتصاد راه که به احساس این مکاره بازاران...

صداقت نیز دلالییست...!


نوشته شده در سه شنبه 91/4/27ساعت 12:44 عصر توسط علی ق| نظرات ()



      قالب ساز آنلاین