وبلاگ :
رندان تشنه لب
يادداشت :
داستان عاشقانه ي يک شعر
نظرات :
6
خصوصي ،
21
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
sana . h
سلام ... واي خيلي برام جالب بود !
ولي يه جورايي شبيه داستان شهرياره !
ولي خيلي قشنگ بود ، ممنون !
راستي بياين وبم سر بزنيد خوشحال ميشم !
يادمه گفتين خبرتون كنم اگه مطلب جديد گذاشتم كه منم الان خبرتون كردم ديگه !
فعلا ... !
پاسخ
سلام آره يه كم شبيه شهرياره...فقط اونا به هم قول داده بودن ولي شهريار نه/مرسي كه سر زدي حتما ميام! راستي حضور ذهن خوبي داريناااااااااااا